
تجربه رانندگی طولانی مدت با بی ام و سری ۱ مدل ۱۲۰ (F70): رقیب جدی فولکس واگن گلف در کلاس هاچبکهای پریمیوم کامپکت
وقتی فهمیدم بی ام و ۱۲۰ جدید من مشمول مالیات خودروهای لوکس دولت بریتانیا میشود، واقعاً شوکه شدم.
بی ام و قطعاً یک برند پریمیوم است و همه میدانیم که سقف معافیت مالیاتی خودروهای لوکس حدود ۱۳ هزار پوند کمتر از آن چیزی است که با توجه به تورم منطقی میبود، اما این ارزانترین مدل در ارزانترین سری بی ام و است! همیشه سری ۱ هاچبک را یک لوکس مقرونبهصرفه میدانستم، اما ظاهراً دیگر اینطور نیست.
دو عامل این موضوع را تشدید کردهاند. اول اینکه این نسل بسیار محدودتر از قبل شده است: با جایگزینی F40 با F70 در سال گذشته، هر دو موتور دیزلی و گیربکس دستی (حداقل در بریتانیا) حذف شدند و قیمت ورودی بلافاصله حدود ۲۰۰۰ پوند افزایش یافت؛ اگر چند سال عقبتر برویم، مدلهای ۱۱۴i و ۱۱۶i هم از دست رفته بودند.
دوم اینکه خودروی من نه تنها در تریم بالاتر M Sport است (که ۲۰۰۰ پوند گرانتر از تریم پایه Sport است)، بلکه مجموع آپشنهای نصبشده روی آن به ۱۰۴۱۵ پوند میرسد.

جالب اینجاست که هیچکدام از این آپشنها غیرضروری یا بیش از حد تجملاتی به نظر نمیرسند. با این حال، مشکل اصلی مردم با F70 قیمت نیست، بلکه طراحی ظاهری آن است. بیش از یک نفر به من گفت: «شبیه کیا شده!» خب که چی؟
به نظر من اکثر کیاهای مدرن واقعاً زیبا هستند، قطعاً زیباتر از بیشتر بی ام وهای اخیر. شاید این اجتنابناپذیر بود وقتی سری ۱ در سال ۲۰۱۹ از دیفرانسیل عقب به دیفرانسیل جلو تغییر کرد (هنوز نتوانستهام این موضوع را هضم کنم که اکثریت قریب به اتفاق خریداران سری ۱ حتی نمیدانستند چرا ماشینشان اینقدر خاص به نظر میرسد و رفتار میکند).
حتی اگر دیگر آن حالت کابین عقبتر و دماغه دراز خودروهای دیفرانسیل عقب قدیمی را نداشته باشد، همه قبول داریم که F70 بسیار شیکتر از F40 کوتاه و پوزهدراز قبلی است. فکر میکنم خودرویی که من دارم، نماینده خوبی از چیزی است که معمولاً در خیابانها خواهید دید؛ چون الان فقط مدلهای ۱۲۰، ۱۲۳ xDrive و M135 xDrive موجود است و خریداران بریتانیایی ظاهراً به مشخصات اسپرت و رینگهای بزرگ معتاد هستند و دوست دارند ماشینشان با آسمان خاکستری هماهنگ باشد.
بله، چهار رنگ خاکستری مختلف عرضه میشود. آفرین به کسی که جرات کند رنگ بنفش را سفارش دهد! از آنجایی که F70 بیشتر یک فیسلیفت سنگین از F40 است تا یک خودرو کاملاً جدید، موتور ۱۲۰ من همان پیشرانه آشنای سه سیلندر توربو بنزین B38 است، البته حالا مجهز به سیستم مایلد هایبرید ۴۸ ولت و متصل به گیربکس هفت سرعته دوکلاچه با پدال شیفتر.

فناوری MHEV قول بهبود همزمان عملکرد و مصرف سوخت را میدهد و در عمل ۱۲۰ توان ۱۵۴ اسب بخار و مصرف رسمی بسیار خوب ۵۳ مایل بر گالن (حدود ۵.۳ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر) ارائه میدهد که نسبت به ۱۱۸i قدیمی (۱۳۴ اسب و ۴۷.۹ مایل بر گالن) پیشرفت چشمگیری است.
شتاب آن بسیار بیشتر از چیزی است که از تعداد سیلندر کم انتظار داشتم. بی ام و ادعا میکند که «چابکی، دقت فرمان و دینامیک پیچیدن نسل جدید سری ۱ به لطف افزایش سختی بدنه و اتصالات شاسی بهبود یافته» و خودروی من با پکیج M Sport Package Pro (شامل تعلیق تطبیقی M و ترمزهای M Sport با کالیپر قرمز) این ویژگیها را تقویت کرده است.
داخل کابین هم فراتر از انتظار من ظاهر شد، با وجود قیمت حدود ۴۳ هزار پوندی که تست شد. به لطف پکیج Technology Plus، نمایشگر خمیده بزرگ بی ام و (ترکیب صفحه آمپر دیجیتال و نمایشگر لمسی مرکزی) کمی بزرگتر شده و پر از امکانات است.

روکش کرم رنگ فوقالعاده زیباست (چرم مصنوعی Veganza اجباری است اما در رنگهای قهوهای، قرمز، مشکی یا ترکیب با آلکانتارا هم موجود است).
و هرچند خیلیها ممکن است آنها را زشت بدانند، من عاشق دوخت سهرنگ M Sport و پنلهای نورپردازی داشبورد هستم (جالب اینکه بخشهای مربوطه در صورت باز کردن درب در مسیر کسی، قرمز چشمک میزنند؛ یک نوآوری ایمنی که واقعاً مفید است).
و تازه بوی خاص بی ام و هم هست؛ فکر نمیکنم برند دیگری چنین بوی متمایز و دلپذیری داشته باشد.
اما یک نکته واقعاً آزارم داد: فقدان تنظیم برقی گودی کمر برای راننده. با توجه به اینکه تحقیقات بازار بی ام و نشان میدهد مشتریان سری ۱ بیشتر به لوکس بودن و فضای داخلی اهمیت میدهند، این موضوع واقعاً ناامیدکننده است.
ما علاقهمندان به رانندگی طبیعتاً لذت رانندگی را در اولویت قرار میدهیم. سری ۱ در طول سالها در نقاط مختلفی از این طیف قرار گرفته، اما به نظرم این نسل میتواند همه را راضی کند. امیدوارم در ادامه ثابت شود که حق با من است.
آپدیت دوم
پاپ جدید کاتولیک است، بریتانیا در یوروویژن صفر امتیاز گرفت و در خبری دیگر کاملاً شوکهکننده، من عاشق یک هاچبک کوچک اسپرت شدم.
رابطه من و بی ام و ۱۲۰ همیشه گل و بلبل نبوده. چند اختلاف نظر داشتیم، اما مثل هر رابطه سالمی، من کوتاه آمدم...
اولین اختلاف مربوط به نامزد من بود. هر وقت با هم سوار میشدیم، او باید روی پیادهرو میایستاد تا من در را باز کنم، بنشینم و دکمه آنلاک را بزنم.

چرا؟ چون کلید فقط درِ راننده را باز میکند و برای تغییر این تنظیم در منو باید BMW ID بسازید! بله، برای تغییر یک تنظیم پایه باید دادههای شخصیتان را تقدیم شرکت کنید.
در نهایت تسلیم شدم و حالا همه درها با هم باز میشوند. این زندگی مدرن است. اختلاف دوم درباره پارک کردن بود.
وقتی به آرامی در جای تنگ پارک میکردم، اگر ماشین کاملاً میایستاد، برای حرکت دوباره مقدار زیادی پدال گاز لازم بود.
وقتی استوپ-استارت و Auto Hold را غیرفعال کردم، پارک کردن بسیار آسان شد؛ بهخصوص با مجموعه کامل دوربینها و سنسورهای پکیج Technology Plus به مبلغ ۲۷۵۰ پوند.

سیستم پارک خودکار هم واقعاً خوب کار میکند؛ هرچند یک بار وسط کار ترمز کردم چون هنوز به ماشین اعتماد کامل نداشتم.
آپدیت سوم
شگفتانگیز است که تا حالا درباره رابط کاربری چیزی نگفتم.
امروزه طراحی رابط کاربری اغلب نقطه تمرکز نقد خودروها است، چون کنترلهای فیزیکی به صفحه لمسی منتقل شدهاند و نتیجه معمولاً رضایتبخش نیست.
اما در سری ۱ اینطور نیست، هرچند این نسل هم قربانی همین روند شده است.
ردیف دکمههای صوتی و کنترل تهویه حذف شده و جای خود را به نورپردازی و آیکونهای بیشتر روی نمایشگر مرکزی دادهاند.
من همیشه کنترل فیزیکی را ترجیح میدهم، اما نمایشگر دیجیتال کاملاً قابل تنظیم سری ۱ جایگزین بسیار خوبی ارائه میدهد؛ دقیقاً مثل چیزی که سالها پیش در آئودی TT دیده بودیم.

سرعتسنج و دورموتور به شکل نیمدایره هستند و بینشان میتوانید پخش موسیقی یا دستورات ناوبری را ببینید یا حتی نقشه کامل را نمایش دهید؛ و همه اینها با Apple CarPlay یکپارچه است.
تنها ایرادم این است که آیکونهای کنترل تهویه میتوانست بزرگتر باشد تا با دست چپ راحتتر بزنید.

نرمافزار iDrive OS9 کاملاً بدون باگ بود، اما Apple CarPlay گاهی بعد از اعلام پیامک، Siri را بیصدا میکرد. پدال شیفترها هم برای من جذابیت خاصی ندارند؛ بعد از چند پیچ دوباره به خطوط ایدهآل برمیگردم.
آپدیت نهایی
بله، از وقتی مجبور شدم ۱۲۰ را پس بدهم، مثل موریسی غمگینم. چه ماشین کوچک فوقالعاده کاربردی و لذتبخشی بود.
سری ۱ پایه هیچگاه در نسخههای غیر M ما را کاملاً قانع نکرده بود و در نسل چهارم هم این موضوع تغییر نکرد.
همکارانم نوشتند: «۱۲۰ از فناوری مایلد هایبرید به خوبی استفاده میکند، اما کابین دیجیتالش نه. تلاش برای جذابیت رانندگی مشهود است، اما نتیجه coherent و واقعاً مؤثر نیست.»

من در چند ماه گذشته تأثیر بسیار مثبتتری گرفتم. ضمن قبول برخی انتقادها به کابین، از عملکرد قوی (با فقط سه سیلندر!) و دینامیک ذاتی شاسی واقعاً لذت بردم.
سری ۱ نمیتواند با مدلهای گرانتر بی ام و رقابت کند، اما به عنوان یک هاچبک خانوادگی دیفرانسیل جلو با قیمت نسبتاً مناسب، در صدر جدول است. اگر مجبور باشم بین این و مرسدس A-Class، آئودی A3، فولکس گلف یا کوپرا لئون انتخاب کنم، این را نگه میدارم.

و همه اینها با میانگین مصرف ۴۵.۲ مایل بر گالن به لطف سیستم مایلد هایبرید جدید؛ عددی که وقتی مسافت طولانی بزرگراه دارید، واقعاً تفاوت بزرگی ایجاد میکند، بهخصوص حالا که دیگر نسخه دیزلی در بریتانیا عرضه نمیشود.
بزرگترین انتقاد من کیفیت سواری است. با رینگهای بزرگ و لاستیکهای کمپروفایل، ماشین همیشه سفت و گاهی ناآرام بود، حتی در سرعت ۱۱۰ کیلومتر.

شاید بهتر باشد آپشنهای اسپرت را روی تریم Sport پایه بیندازید و با ۱۰ سانتیمتر دیواره بیشتر لاستیک، کمرتان را نجات دهید. مجموع آپشنهای ماشین من به ۱۰ هزار پوند میرسید.
از میان آنها ترمزهای ارتقایافته، صندلیهای عقب ۴۰/۲۰/۴۰، شیشههای ضدآفتاب، سیستم صوتی هارمن کاردن و سقف شیشهای را واقعاً دلم تنگ میشود (و تنظیم گودی کمر را هم).
مانند همکارانم باید حذف دکمههای فیزیکی داشبورد را انتقاد کنم، اما باید بگویم به لطف قابلیت تنظیم نمایشگر راننده، تغییر تنظیمات تهویه اینجا کمتر از سایر خودروهای مدرن آزاردهنده است.

بقیه بخشهای کابین را خیلی دوست داشتم. طراحی داشبورد با فریم دو نمایشگر و نوارهای نورپردازی بسیار چشمنواز است و صندلیهای اسپرت با روکش کرم واقعاً کابین را روشن و لوکس نشان میدهند. با سقف پانوراما باز (تا حدود ۶۰ کیلومتر قابل تحمل)، حس کاملاً متفاوتی نسبت به خیلی از خودروهای امروزی که شبیه سلول تاریک هستند، دارد.
سرنشینان عقب هم موافق بودند؛ تغییر به دیفرانسیل جلو باعث شده سری ۱ در عقب بسیار کاربردیتر شود.
این تست را با این پرسش شروع کردم که آیا این بی ام و کوچک میتواند همه را راضی کند؟ حدسم رد شد. حداقل در میان کارکنان Autocar، من در اقلیت هستم.
اما اشکالی ندارد؛ بهتر است بعضیها عاشقش باشند تا اینکه هیچکس نسبت به آن احساس خاصی نداشته باشد، چیزی که این روزها درباره خیلی از خودروها صدق میکند.
مشخصات بی ام و ۱۲۰ M Sport
قیمت پایه: ۳۲۷۷۵ پوند قیمت فعلی: ۳۴۲۹۰ پوند قیمت تستشده: ۴۳۱۹۰ پوند
آپشنها: پکیج Technology Plus (۲۷۵۰ پوند)، پکیج M Sport Package Pro (۲۰۷۵ پوند)، سقف پانوراما (۱۰۵۰ پوند)، صندلیهای برقی جلو با حافظه راننده (۷۳۰ پوند)، رنگ متالیک Skyscraper Grey (۶۵۰ پوند)، سیستم صوتی هارمن کاردن (۵۵۰ پوند)، رینگ ۱۹ اینچی (۵۴۰ پوند)، تهویه اتوماتیک (۴۸۰ پوند)، درب صندوق برقی (۳۹۰ پوند)، شیشه دودی (۳۲۰ پوند)، سقف مشکی (۳۱۵ پوند)، روکش Veganza کرم (۲۱۵ پوند)، فرمان گرمکن (۱۷۵ پوند)، صندلی عقب تاشو (۱۷۵ پوند)
مصرف و برد: ادعای کارخانه ۴۱.۳ مایل بر گالن، حجم باک ۴۹ لیتر، میانگین تست ۴۵.۲ مایل بر گالن، بهترین ۴۵.۶، بدترین ۴۴.۹، برد واقعی ۴۸۷ مایل
مشخصات فنی: شتاب ۰-۱۰۰: ۷.۸ ثانیه، حداکثر سرعت ۲۲۵ کیلومتر، موتور ۳ سیلندر خطی ۱.۵ لیتری توربو بنزین، قدرت ۱۵۴ اسب بخار، گشتاور ۲۴۰ نیوتنمتر، گیربکس ۷ سرعته اتوماتیک، دیفرانسیل جلو، حجم صندوق ۳۸۰-۱۲۰۰ لیتر، رینگ ۱۹ اینچی، لاستیک ۲۲۵/۴۰ R19 Goodyear Eagle F1، وزن ۱۵۰۰ کیلوگرم
هزینههای نگهداری: قرارداد لیزینگ ۳۸۵ پوند/ماه، مالیات ۱۲۸ گرم CO2، هزینه سوخت در تست ۴۷۰ پوند، هزینه هر مایل حدود ۱۳ پنس، بدون خرج اضافی یا ایراد فنی
گالری تصاویر
نظرات کاربران
- محمد رضایی★★★★★
عالیه واقعا، بعد از گلف آر حالا اینو گرفتم و پشیمون نیستم. شتاب و هندلینگ فوقالعاده.
تاريخ انتشار: 2025-11-06 - سارا احمدی★★★★☆
کابین خیلی شیک و باکلاسه، مصرف سوختش هم واقعا پایینه. فقط سواریش یه کم سفته.
تاريخ انتشار: 2025-11-12 - علی محمدی★★★★★
بهترین هاچبک پریمیوم بازار فعلیه. مرسدس A کلاس و آئودی A3 حریفش نمیشن.
تاريخ انتشار: 2025-11-13 - نیما کریمی★★★★☆
موتور سه سیلندر اما خیلی پرقدرت و نرم کار میکنه. سیستم مایلد هایبرید عالی عمل میکنه.
تاريخ انتشار: 2025-11-14 - مهسا حسینی★★★★★
رنگ کرم داخلش محشره، حس لوکس بودن خیلی بالایی میده.
تاريخ انتشار: 2025-11-16 - امیرحسین شریفی★★★☆☆
خوب هست ولی قیمت آپشنهاش خیلی بالاست، میتونست ارزونتر باشه.
تاريخ انتشار: 2025-11-17 - پریسا یوسفی★★★★★
سیستم صوتی هارمن کاردن + سقف پانوراما = بهشت!
تاريخ انتشار: 2025-11-18 - کورش تقوی★★★★☆
بعد از سری ۱ نسل قبلی، این یکی خیلی پختهتر و بالغتر شده.
تاريخ انتشار: 2025-12-01 - بهنام رحمانی★★★★★
مصرف ترکیبی زیر ۶ لیتر با این شتاب؟ باورکردنی نیست.
تاريخ انتشار: 2025-12-04 - شیدا موسوی★★★★☆
دوربین ۳۶۰ درجه و پارک خودکارش خیلی به درد میخوره تو تهران.
تاريخ انتشار: 2025-12-06 - فرهاد کاظمی★★★★★
بهترین خرید ممکن تو این رده قیمتی. پیشنهاد میکنم.
تاريخ انتشار: 2025-12-07 - لیلا جعفری★★★★☆
طراحیش از بیرون خیلی بهتر از نسل قبل شده، دیگه شبیه کیا نیست!
تاريخ انتشار: 2025-12-09